عبده وازن

ترجمه: محمد الامين

آب در كاسه و شراب در جام است
به اتظار روشنايي دست ها
مي نشيند نان
شمع
با بيم و هراس روشن مي شود
ستاره ها
بر صفحه ي شيشه اي آسمان مي درخشند

نه صداي پايي
و نه طنين دري
آن شب شنيده شد

آن شب
نه نسيمي وزيد
و نه شبحي گذر كرد